علمی-فرهنگی-هنری-سیاسی-ورزشی-اجتماعی

ارتباط با نسل جدید و معرفی ظرفیتهای موجود برای پیشرفت میهن اسلامی و افزایش سطح آگاهی موارد فوق الذکر در جامعه

علمی-فرهنگی-هنری-سیاسی-ورزشی-اجتماعی

ارتباط با نسل جدید و معرفی ظرفیتهای موجود برای پیشرفت میهن اسلامی و افزایش سطح آگاهی موارد فوق الذکر در جامعه

کربلا یعنی حسین آباد عشق......

        ولله الاسماء الحسنی...

              بسم الحسین

 

سلام بر کربلا . سلام بر سرزمین مهبط عشق . سلام بر کبوتر دلان حریم عشق
امروز دوم محرم الحرام به قول اصح مورخین و مقاتل مصادف با ورود کاروان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) به کربلاست .

کاروان منزل به منزل راه برد              تا به دشت کربلا ماوا سپرد
اندر آن وادی امیر ملک دین              کرد بر پا خیمه ی عشق آفرین

پس از اینکه خبرشهادت مسلم ابن عقیل و هانی ابن عروه در منزل ثعلبیه( منزل به معنی آبادی و توفقگاه در مسیر  راههای قدیم بوده است) به قول ارشاد مفید (و به قول طبری در منزل زباله )به حضرت رسید  ایشان نامه ای برای اصحاب و یاران و همراهان خود نوشت که  برای آنها خوانده شد و آنها را از این خبر آگاه ساخت تا بدانند عاقبت کار چگونه است و  در آن  بیعت خود را از ایشان برداشت و فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم اما بعد. خبر جانگدازی به ما رسیده مسلم بن عقیل وهانی بن عروه و عبدالله بن یقطر کشته شدند و شیعیان ما از ما کناره گرفتند هر کدام شما که دلش می خواهد برگردد و بر او هرجی نیست بیعت از او برداشته است.دلیل این که امام حسین(ع) خود شخصا این خبر را به یاران خود حضورا نرساند و در نامه به آنها نوشت این بود که  چنانچه کسانی برای بدست آوردن جاه و مال با امام حسین(ع) بیعت کرده بودند و با این تفکر  که پس از پیروزی امام به نان و نوایی می رسند با ایشان همراه شده بودند;حیاء و رو در بایستی در مقابل حضرت مانعی برای رفتنشان نباشد و نیز حجت بر همه تمام گردد.زیرا پس از این واقعه برای همه معلوم شد که دشمن عراق را قبضه کرده و دیگر زمینه پیروزی ظاهری و فیزیکی نیست و این جهاد ;جهاد استماته و جانبازیست که توفیق اینگونه جهاد فقط  حق جو و حق طلبانی را که با تامل همراه با اخلاص در معارف  دینی و الهی مکسوبه از جانب پیامبر و اهل بیت گرامیش علیهم السلام  و درک صحیح شرایط سیاسی و دینی زمان نصیب میگردد که صد البته تو فیق این فیض و عنایت  توسط ولی بر حق خدا و جانشین خلف پیامبر خدا  امام حسین(ع) با ارسال و صدور  نامه ها و  اعلامیه های روشنگرایانه و فرستادن سفیران متشخص به شهرها و بلاد اسلامی و نیز با ارسال پیام و ملاقاتها با سران و افراد ذی نفوذ قبایل در مسیر حرکت به مکه و عراق که در رفت و آمد مناسک حج بودند و حتی خواندن خطباتی در کربلا به  امت اسلامی عرضه شده بود و لیکن بغیر از عده قلیلی که دلهاشان به نور ایمان منور بود و با اخلاص و تامل در دین و سخنان ولی دین شرایط زمان را به خوبی دریافتند مابقی اسیر نفس و زرق و برق زخارف دنیوی گشته و از حق روی گردان شدند و هر کدام به سهمی در صف باطل ایستادند و دعوت حق را وا گذاشتند .
قلت عددی  مجاهدین صف حق, یاران ابا عبدالله(ع) خود  بیانگر شرایط سخت احوال دینداران حقیقی و نیز اپیدمی افکار و عقاید متحجرانه جاهلیتی و بدعتهای مخرب در  دین خدا و سنت پیامبر(ص)که با پوشش شعائر و شرایع دین به مردم ارائه و حتی تحمیل میشد, میباشد و این مطلب موید اینست که نهضت ابا عبدالله(ع) از نظر زمانی وسیاسی در بهترین موقعیت به وقوع پیوست و این صورت بصری قیام آن حضرت است و لیکن در عالم حقیقت و معنی , واقعیت ورای ادراکات محسوس است که  یکی از بارز ترین وجوه حقیقی معنوی حرکت ابا عبدالله(ع) اینست که ذات اقدس اله جل و اعلا , فیض اعظم جهت هدایت و سلوک حقجویان به صراط المستقیم حق و سیر الی الله جل جلاله , عنایت فرموده است که در  قرآن و روایات عدیده قدسی و نبوی متواتره و ائمه معصومین علیهم السلام بر آن اذعان شده است که پرداختن به آن بیش از این از حوصله این مقال خارج و به وقت و بحث مخصوص نیاز دارد تا به تفصیل  به آن پرداخته شود ولیکن تیمنا" و به اجمال اشارتی میگردد:قال الله تعالی فی محکم کتابه الکریم: یریدون ان یطفئوا نورالله بافواههم و یابی الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون.سوره مبارکه توبه آیه 32 : و کافران میخواهند نور خدا را با دهان هاشان
(با دمیدن و فوت کردن) خاموش کنند و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند, هر چند کافران ناراضی و ناخشنود باشند.
اینکه این آیه از سوره توبه به نظر اصح مفسرین مصداق بارز آن واقعه کربلاست و نیز اینکه آیات این سوره که در برائت از مشرکین و بیزاری خدا و رسولش از آنها, که عهد خود را شکسته وبه رسوم دوره جاهلیت برگشته و عمل نمودند , ادله مبین و روشنی موجود است که مشمول قاتلین و محاربین ابا عبدالله الحسین(ع) است جای هیچگونه  تشکیک ندارد  که به خاطر اطاله مطلب از ادامه معذوریم تا انشاءالله فرصتی بیابیم و در این خصوص به تفصیل بپردازیم.

دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت                     آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست

و از صفات ممدوحه  که خدای تعالی در کتاب مبارک خود مدح فرموده به کرات وجود مقدس اباعبدالله الحسین(ع) را ذیلا" به اجمال می آوریم:
اول:آنکه انه النفس المطمئنه یعنی:اوست نفس مطمئن.
دوم:آنکه انه کفل من رحمة یعنی:به درستی آن جناب از رحمة الله حظی و نصیبی بوده.
سوم:آنکه قتل مظلوما یعنی: به درستی او است کشته شده ی مظلوم.
چهارم:آنکه انه ذبح عظیم یعنی: به درستی او است ذبح عظیم که در حکایت حضرت ابراهیم و پسرش خبر داده.
پنجم: آنکه کهیعص اشاره به واقعه ی آن مظلوم است.
و اینکه خدای تعالی ایشان را نامیده به نامهای متعدد: اول _ فجر است. دوم _  زیتون است. سوم  _  مرجان است. و به تحقیق نوشته مدح آن حضرت را بر ساق عرش چنانچه در روایت آمده است
که اُبیَ بن کعب عرض کرد: یا رسول الله! آیا غیر از شما زینت آسمانها و زمین هست؟ پیامبر(ص) فرمودند:
یا اُبیَ والذی بعثنی بالحق نبیا" ان الحسین بن علی(ع) فی السماوات اعظم مما فی الارض و قد کتب الله فی یمین العرش ان الحسین(ع) مصباح الهدی و سفینة النجاة.
یعنی:ای اُبیَ قسم به خدایی که مبعوث فرموده مرا بحق و نبی قرارداده, که به درستی حسین بن علی(ع) در آسمانها شاءنش بزرگتر است از آنچه در زمین است و به تحقیق نوشته خداوند عالم
در سمت راست ساق عرش که حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است.پس از آن گرفت دست او را و فرمود :
ایها الناس هذا الحسین بن علی(ع) فاعر فوه و فضلوه کما فضله الله
یعنی: ای مردم. این حسین بن علی(ع) است پس بشناسید او را و تفضیل دهید او را چنانچه تفضیل داده او را خدا.

و ایضا"در حدیثی دیگر از ایشان منقول است گه خدای متعال در شاءن وجود مقدس ابی عبدالله(ع) فرموده است: انً للحسین(ع) فی بطون المومنین محبًة" مکنونة .
یعنی  قرار داده خدای متعال در قلوب کسانی که به خدا ایمان آورده اند محبت حسین(ع) را ذاتی.

در خصوص این  مطلب روایات و احادیث  بسیار است ولی افسوس که قلم و وقت از درج آن قاصر است.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است--------  باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین ---------         بی نفخ صور خواسته تا عرش اعظم است
                                                                                                                                     محتشم کاشانی(ره)
و ....هدیه ای از این حقیر:

زمان تصویر غم بر عرش میزد ---------                  شرنگ خون به کام فرش میزد
زمین تفسیر ماتم را قلم زد  -----------                   عمود خیمه ی غم را علم زد
ز بحر عشق موج لاله برخاست  --------              که دامان چمن از خون بیاراست
خروش نای دل بر دشت پیچید  ----------                زجا ای شبروان مست خیزید
بیایید احترام   می  گذاریم  ---------                     بساط  می  پرستی پای داریم
به پا گردید در بزم شقایق   ------------                     قدح نوشی ز صهبای حقایق
خم ساقی پر است از باده ی عشق-----        به مستان دل از کف داده ی عشق
شد آذین بوستان با غنچه و گل ---------------               مهیا شد ز بهر عیش بلبل
همه آلاله ها قد راست کردند    --------              هر آنچه باغبان میخواست کردند
گلستان را عجب پروانه ای بود  -----------               که زینت بهر هر ریحانه ای بود
چو وقت چیدن آن لاله ها شد ---------------                 دل پروانه بر غم مبتلا شد
بزد باد فنا چون بر گلستان   --------------                    یکایک چید گلها را ز  بستان
ز آه باغبان در حسرت گل   --------                     تمامی سوخت،گل،پروانه،سنبل
دل شاهد کباب از داغ گلهاست--------         چه گلهایی! که روح و جان جانهاست
                                                                                      محرم الحرام 79 محمد.ک                                         

التماس دعا

محمد.ک
 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد