علمی-فرهنگی-هنری-سیاسی-ورزشی-اجتماعی

ارتباط با نسل جدید و معرفی ظرفیتهای موجود برای پیشرفت میهن اسلامی و افزایش سطح آگاهی موارد فوق الذکر در جامعه

علمی-فرهنگی-هنری-سیاسی-ورزشی-اجتماعی

ارتباط با نسل جدید و معرفی ظرفیتهای موجود برای پیشرفت میهن اسلامی و افزایش سطح آگاهی موارد فوق الذکر در جامعه

ورودیه به کربلا .....

 

                                       بسم رب الحسین

        دوش آمدم ز منادی ندای این آواز -------------- که گاه عیش و طرب آمد و گه پرواز

        بسوی قبله ی روی نگار خوش منظر--------- دوباره وقت رکوع و سجود گشت آغاز

        بطاق ابروان کمانت که کعبه ی عشق است ----- به سوی روی تو دارم نمازو ذکر نیاز

       مرابه تربت و مهری دگر، حاجت نیست------که خاک کوی توام تربت است و مهر نماز

      <<به شاهد ار ز کرامت قدح بنوشانی-------- به بندگی تو باشد همیشه در تک و تاز>>

                                             (سروده سال ۷۷ ، آخرین ویرایش جمعه دوم محرم  مصادف ۲۱ دی ۸۶ )                                     

 

امروز دوم محرم الحرام سال ۱۴۲۹ هجری قمری مصادف با ۲۱ دیماه ۱۳۸۶ هجری شمسی مقارن با سالروز ورود کاروان عشق حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام به کربلا ست.

در مورد وقایع تاریخی این روز علاوه بر اینکه شاید خود مطلع باشید (چون علاوه بر رسانه ها در هیئات و مساجد و منابر در این خصوص صحبتهای بسیار شده ونیز در صفحات قبلی همین وبلاگ هم هرچند مختصر به این موضوع از منظر تاریخی پرداخته شده است. ولیکن از دیگر جهات علی الخصوص جهات معنویه و من باب فلسفه و حکمت آن واقعه  و سلمه ی عظیم اما پرفیض و برکت واندر باب ولایت خیلی کم به آن پرداخته شده است.

که انشاءالله سعی میشود در این باب و از این منظر به این واقعه و حرکت نجاتبخش حضرت ابا عبدالله (ع) و کاروان آن حضرت بپردازم که صد البته در حد بضاعت این بنده عاصی حقیر کمترین و اجازه ارباب که خود اوست که معرفت و محبت داده و میدهد و اراده اوست در هدایت که در کلام من و شما و دیگر محبان و بر زبان ما ساری و جاری میگردد  و توفیق تقرب به آن ساحت قدسیه که منه التوفیق و الیه المصیر و تا وقتی به این حقیقت هستی گردن ننهیم که آن ذوات مقدس ارادةالله هستند و مسیر بسوی آنها دقیقا و یقینا و تحقیقا تنها مسیر الی الحق سبحانه تعالی است و غیر از این مسیر ؛ ضلال و گمراهی ست و از اوهام خارج نمیشویم. که تمام مشکلات امروز بشر از دور ماندن و دور کردن ومحروم نمودن خود از این مسیر و از این معارف الهیه و توحبد ناب  است.

که آنها همانطور که از مفاد حدیث شرفه ی علی میزان الجنه و یا این شعر شریفه که از حدیث نبوی(ص) مستفاد است :علی حبه جنه ،قسیم النار و الجنه ،وصی المصطفی حقا ، امام الانس و الجنه و با عنایت به حدیث شریفه امام صادق(ع) : کلنا نور واحد  ، رستگاری در دو دنیا که مشغله تمام پبروان ادیان الهی است تحقیقا در این مسیر و چرخش در مدار حول محور ولایت و محبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است و صد البته طبق سلوک به حدیث شریفه امام صادق علیه السلام  یعنی حتما علاوه بر داشتن محبت و اقرار لسانی ،محبت و اقرار قلبی و عملی تا حد وسع مقرر و مقدر است فلذا نباید از کوشش و مجاهده در تقرب به ذوات مقدس اهل بیت (ع) که حقیقت قرب به خداوند سبحان است بسنده به اقل و کم نمود و از حرکت متعالی باز ایستاد و مهم این جاست که از این روزها بهره کافی و وافی باید برد و اینجاست که میگوییم این ایام پر فیض و برکت است و رحمت و نعمت واسعه و عنایت خاصه حضرت حق جل و اعلا علی الخصوص به شیعیان و دوستداران ارباب عالمین مولینا و امامنا حضرت حسین (ع)  و اهل بیت (ع) و همه این مراسم و عزاداریها و اشکها اسباب تقرب و سلوکند و این از اصلی ترین رموز ماندگاری عاشورا و واقعه کربلاست که پرداختن به آن فعلا بیش از این متاسفانه از حوصله این مقال خارج است و انشاءالله در فرصتی مناسب به آن خواهیم پرداخت که  حتی به چه کیفیت  این واقعه عظیم بر انبیای عظام قبل از اسلام تا بدو خلقت آدم ابوالبشر علی نبینا و علیه السلام نقل گشته وهمه ی آنها از سفره فیض حسینی بهره ها بردند و در این مصیبت عظمی اشکها ریختند فلذا به این سبب است که امام باقر علیه الصلوة و السلام که لسان الله الکامل است در فرازهای پرفیض  زیارت عاشورا میفرماید: و جلت و عظمت مصیبتک فی السماوات و الارض و نیز وجود مقدس امام مجتبی علیه افضل الصلوات و السلام با چشم اشکبار  و در لحظات آخر عمر با برکت ناسوتی اش با دیدن اشکهای برادر در غم امام مجتبی (ع) رو به برادر میفرماید : لا یوم کیومک یا ابا عبدالله(ع)   پس عزیزم دقت کن که  نباید این اوقات را مفت باخت لذا باید قدر خود را بیشتر بدانیم عزیزم که در این دنیای وانفسا از بین این همه مکاتب الحادی و مذاهب کفر آمیز من و تو حول محور حقیقت حقه ایم و شیعه ی اثنا عشریه به حول و قوه بی بی حضرت زهرا سلام الله علیها و این یعنی نیم بیشتر راه رستگاری را مارا برده اند و فقط کمی همت کنیم و اگرعمل به احادیث و آیات کریمه قران که متحدند و اگر حتی تنها به مفاد این حدیث شریفه ی امام صادق علیه افضل الصلوة  و السلام که شیعیان ما آنها هستند که مارا با زبان و دل و دست دوست دارند و همانها به میزان التزام به آن مقربتر به ایشانند که سائل از حضرت پرسد یابن رسول الله منظور از دست چیست و حضرت در جواب فرمودند که عمل.یعنی عملا باید محب و عاشق بود .مگر میشود خود را عاشق کسی دانست ولی خدای ناکرده در پشت خود و در دست خنجری زهرآگین برداشت که این کار دشمن است نه دوست. یعنی عزیزم خود را محب مولا بدانیم و گرد گناه و شر که از  طفیل دشمنان قسم خورده حق و از اقوال و افعال آنان علیهم العنه است چرخید . نه عزیزم این محال ممکن است .فلذا مواظبت نماییم که زحماتمان بیهوده بر باد نرود و اگر کمی دقت کنیم و با محبت  بر این مدار رفتار نماییم  دو دنیا راحتیم انشاءالله تعالی.

علیهاذا تیمنا به مناسبت روز دوم و ورود کاروان ابا عبدالله (ع) به کر بلا مثنوی نوشته حقیر ذیلا تقدیم میگردد که اشاءالله مرضی نظر حضرت امام عصر مهدی فاطمه ارواحنا فداه و شما عاشقان اهل بیت(ع) قرار گیرد این حقیر سراپا تقصیر را از دعای خیر خود محروم نفرمایید.

                                                         بر مشامم بوی ماتم میرسد

                                                        عشق بازی با محرم میرسد

عزم کوی دوست دارد شاه عشق -----------------میهمانی میرود در ماه عشق

کاروان عشق را شد راهدار-----------------------کو به کو منزل به منزل رهسپار

از مدینه ، مکه هم ، تا کربلا ---------------------- می برد همراه ، مروه هم منا

همره این غافله ، آل نبی (ص) -------------- هست همراه حسین بن علی(ع)

جملگی آیند بر یاری او  -------------------------  سر کشند از ساغر اسرار هو

همرهش خورشید صبر و استقام ---------- زینب کبراست(س) آن علی مقام

کو سبو چرخان صهبای ولاست ----------------- زینت دامان شاه لا فتی است

بر برادر عاشقی پا بست بود ---------------- وز شراب عشق او سرمست بود

در بلا شد جرعه نوش جام او ------------------ در وفا بٌد خواخهری چون مام او

بار اندوهش به دوش جان نهاد -------------------- مادر گیتی چون او هرگز نزاد

کوه از استادگیّ او خجل ََ------------------------ کو به راه عشق از کف داده دل

کاروان منزل به منزل راه برد ----------------------- تا به دشت کربلا ماءوا سپرد

<< اندر آن وادی امیر ملک دین ------------ کرد بر پا خیمه ی عشق آفرین>>

جمله مستان گرد او جمع آمدند -------------------همچو پروانه بر شمع آمدند

تا به راه دوست جان و سر نهند -------------------- یاوری بر زاده ی حیدر دهند

روز عاشور اندرآن میدان عشق ------------------ شاه ایمان همره یاران عشق

جملگی دادند سر بر کیش دوست ---------- تحفه ای مقبول اندر پیش دوست

از جوان و پیرو طفل شیر خوار -------------------- عشق بازی کرده با جانانه یار

آری آری هر که را عاشق بُدی --------------- عاشقی باید چو ایشان را شدی

زاده ی زهرا(س) حسین فاطمه(ع)--------- داده درس عشق بر عشاق همه

                  <<<هرکه راچون شد حسین(ع)مولای عشق>>>

                 <<<<<   لاجرم شد  بادیه پیمای عشق   >>>>>

               {<<<<   شاهدا با نام زیبای حسین ( ع )    >>>>}

              {<<<  مست شو از جام و صهبای حسین(ع)  >>>}

(سروده سال ۷۶-۷۷ ، آخرین ویرایش جمعه دوم محرم  مصادف ۲۱ دی ۸۶ )

الاحقر محمد.ک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد